کودکان باید بیاموزند که مسائل را به تنهایی حل کنند. حل مسئله یکی از مهارت هایی است که نیاز است والدین به کودکان آموزش دهند. این آموزش را از پیش دبستانی آغاز کنید و تا نوجوانی آن را ادامه دهید و به آن ها آموزش دهید که چگ.نه تصمیم هایی سالم بگیرند و مشکلات را حل کنند.
البته بسیاری از بزرگسالان نیز این مهارت را به خوبی کسب نکرده اند و برای برخی از ما نیز این کار یک عادت شده است و به مراحل انجام کار فکر نمی کنیم اما بهتر است به کودکان خود آموزش دهیم که از یک روند برای حل مسائل و مشکلات خود استفاده کنند.
دلایلی که کودکان نیاز به یادگیری آموزش حل مسئله دارند
کودکان هر روز مسائل زیادی را حل می کنند حتی اینکه چه لباسی بپوشند نیز در واقع یک روند حل مسئله ساده است و زمانی که کودکان حل مسئله را یاد بگیرند با اعتماد به نفسی که به دست می آورند به راحتی می توانند تصمیم هایی خوبی برای خود و حل مشکلاتشان بگیرند.
وقتی کودکان مهارت حل مسئله نداشته باشند از مواجه با آن مسئله یا مشکل فرار می کنند و سعی نمی کنند مشکل را حل کنند مثلا کودکی که هم سن و سالهایش او را مسخره می کنند و نمی داند که چگونه باید برخورد کند همیشه از این مشکل فرار خواهد کرد مثلا ممکن است کم کم از مدرسه متنفر شود، دچار افت درسی شود و بخواهد به بهانه هایی مانند سردرد و دل درد و ... از رفتن به مدرسه فرار کند.
برخی از کودکانی که این مهارت را ندارند نیز ممکن است تشخیص ندهند که چه انتخاب هایی دارند و در نتیجه بدون فکر کردن و در نظر گرفتن گزینه هایی که در پیش رو دارند و به سرعت عکس العمل نشان دهند. مثلا کودکی که دوستانش اسباب بازی های او را بر می دارند ممکن است به دوستانش حمله کند و شروع به کتک زدن آن ها کند زیرا فکر می کند این تنها راهی است که می تواند اسباب بازی اش را پس بگیرد.
کمک به کودکان در درک این موضوع که چه گزینه هایی در پیش رو دارند می تواند به آن ها کمک کند تا تصمیم هایی درست برای خود بگیرند.
کودکان یاد می گیرند که چگونه مشکلات را ارزش گذاری کنند
به کودک خود آموزش دهید که مشکل را شناسایی کند. گاهی اوقات تنها بیان اینکه مشکل چیست می توانند تفاوت بسیاری ایجاد کند مثلا کودکی که می تواند به مادر خود بگوید "بچه ها زنگ تفریح من و اذیت می کنن" کمی احساس راحتی خواهد کرد.
پس از اینکه کودک توانست مشکل را شناسایی کندب اید یاد بگیرد تا راه حل های موجود را پیش از نشان دادن هر نوع عکس العملی بررسی کند. سعی کنید در یک جلسه طوفان ذهنی (brainstorming یا طوفان ذهنی به عملی گفته می شود که در آن افراد بدون فکر کردن اولین چیزهایی که به دهنشان می رسد را بیان می کنند)، حداقل 4 راه حل ممکن را بیان کنید و سپس نکات مثبت و منفی هر راه حل را مورد بحث قرار دهید؛ مهم است که کودکان یاد بگیرند تا نتایج مثبت و منفی ممکن حاصل از عملکردشان را تشخیص دهند.
وقتی کودک گزینه های مختلف و نتایج ممکن هر یک را دید تصمیم بگیرید که کدام راه حل بهترین است و به آن ها بگویید که اگر یک راه را انتخاب کردند و به نتیجه نرسیدند همیشه می توانند راه دیگری را امتحان کنند. آن ها را تشویق کنید که راه های مختلف را امتحان کنند تا مشکل را کاملا حل کنند.
مشکلات را با یکدیگر بحث و بررسی کنید
وقتی مشکلی پیش میاد سعی نکنید به سرعت مشکل را برای کودک حل کنید. اگر می بینید که او مشغول دست و پنجه نرم کردن با مشکلش است، قبل از اینکه به او کمک کنید، اجازه دهید تا فرصتی برای بررسی مشکلش داشته باشد.
اگر کودک شما با خواهر یا برادرش در مورد اسباب بازی های جدل می کند اول اجازه دهید که آن ها با هم به یک راه حل مناسب برسند و اگر موفق نشدند به آن ها کمک کنید که یک راه حل بیابند البته اگر مسئله سلامتی و امنیت شان در میان است باید به سرعت مداخله کنید.
از کودک خود برای حل مسائلی که پیش می آید کمک بگیرید مثلا اگر معلمش به شما گفت که وضعیف درسی اش افت کرده است به سرعت امتیازهایش را از او نگیرید و از این طریق او را تنبیه نکنید به جای این کار بنشینید و طبق روند حل مسئله ای که توضیح داده شد (بیان مشکل، یافتن راه حل ها، انتخاب راه حل) این مشکل را با یکدیگر بحث و بررسی کنید. ممکن است او ایده های بسیار خوبی در جهت بهتر شدن سطح درسی اش داشته باشد.
تلاش کنید که به کمک یکدیگر به یک راه حل برسید. وقتی کودک شما یک راه حل پیدا کرد از او بسیار تمجید کنید. گاهی روند تاثیرگذاری راه حل انتخابی را بررسی کنید و در صورت نیاز تغییراتی در آن ایجاد کنید.
اجازه تجربه نتایج طبیعی را دهید
وقتی کودکان بتوانند نتایج طبیعی یک عمل را تجربه کنند می تواند به صورت موثر در تقویت مهارت حل مسئله به آن ها کمک کند. منظور از این که اجازه تجربه نتایج طبیعی را دهید این است که اجازه دهید کودک تصمیم بگیرد و نتایج منفی حاصل از تصمیم خود را ببیند ایم مسئله بسیار اهمیت دارد البته مراقب باشید که خطر سلامتی و جانی برای کودک نداشته باشد.
مثلا اگر فرزند نوجوان شما پول هایش را صرف خرید وسایل بی ارزش و بی کیفیت می کند می توانید دفعه بعد بودجه او را کاهش دهید یا قطع کنید و به این ترتیب متوجه می شود که نمی تواند سایر چیزهایی که دوست دارد را بخرد. شما می توانید از این فرصت برای کمک به او در یادگیری حل مسئله استفاده کنید.